جدول جو
جدول جو

معنی نان وقف - جستجوی لغت در جدول جو

نان وقف(نِ وَ)
نانی که در راه خیرات دهند. (ناظم الاطباء) :
آن را که سیرت خوش و سرّی است با خدا
بی نان وقف و کاسۀ دریوزه زاهد است.
سعدی.
، نانی که موقوفات دیگران به دست آرند. معاشی که به طفیل موقوفه ای تأمین شود: یکی را از علمای راسخ پرسیدند: چه گوئی در نان وقف ؟ گفت: اگر نان از بهر جمعیت خاطر می ستاند. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نا واقف
تصویر نا واقف
ناآگاه ناآزموده نابخرد
فرهنگ لغت هوشیار
طعام وشراب، درآمد منفعت یانان وآبی داشتن (نداشتن) فایده ای داشتن (نداشتن) وسیله ارتزاق بودن (نبودن) : این کارنان وآبی ندارد
فرهنگ لغت هوشیار